5 Simple Statements About داستان های واقعی Explained

در نتیجه شو دستگیر شد و در روز هشتم محاکمه، هیئت منصفه او را مجرم شناخت. او به حبس ابد محکوم شد و این داستان واقعی ارواح اینگونه به پایان رسید.

آدریان نمی‌توانست باور کند که روح دیده است و در عین حال از این که خانمی تنها در آن ساعت از شب در آن جاده قدم بزند هم تعجب کرده بود.

بردگان دیگر، از ترس اینکه آقای وودراف (که زنده مانده بود) آن‌ها را به‌عنوان شریک جرم بپندارد، کلویی را از درخت آویزان کردند.
راستان نامه
هتل استنلی در استس پارک کلرادو، کمتر از شش مایل از پارک ملی کوه راکی فاصله دارد. البته شاید موضوع قابل توجه‌تر، جذابیت ادبی، سینمایی و ماوراءالطبیعه آن باشد که توسط فیلم کلاسیک استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۰ به نام «درخشش»، بدنام شد.

یکی از این راه‌حل‌های ترسناک «بیمارستانی مخصوص‌ مردگان» بود. در این بیمارستان‌ها اجساد بیماران مشکوک به کاتالپسی برای مدت چند روز تحت‌نظر قرار داشت تا از مرگ فرد اطمینان حاصل شود. در صورتی که بیمار از حالت فلج موقت خود خارج می‌شد معمولاً در بیمارستان با غذا، شراب و سیگار به استقبال او می‌رفتند.

آن‌ها استفاده از آن به‌عنوان یک کارت پستال را توصیه کردند و مزرعه این کار را انجام داد.

پنج ریال بـه ان روضه خوان می‌دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم.

ماجرای تلخ و مرموز آمیتی ویل تا مدت‌ها در رسانه‌ها باقی ماند و از روی آن فیلمی هم ساخته شد، تا این که جی آنسون نویسنده‌ی این کتاب تصمیم گرفت داستانی ترسناک بر اساس این ماجرای رعب‌آور بنویسد. 

برخی می‌گفتند وقتی از میان یخ افتاد باردار بود. دیگران می‌گفتند این آجری به سر او بود که او را در آن فرو برد.

در اروپای قرن هجدهم و نوزدهم، به‌ویژه در انگلستان دوران ویکتوریایی تعداد کسانی که به اشتباه دفن می‌شدند آنچنان زیاد بود که تابوت‌سازان به فکر ساخت تابوت‌های ویژه‌ای افتادند. این تابوت‌های ایمن طوری طراحی شده بودند که فرد بتواند با دمیدن در شاخ یا به صدا در آوردن زنگوله دیگران را خبر کند.

چیزی در رابطه با مرد غریبه وجود داشت که دختر را عصبی می‌کرد. همان‌طور که مرد به ماشین نزدیک می‌شد، دخترک به شیشه عقب ماشین خیره شد و چشمانش را ریز کرد تا بهتر ببیند.

پیرمرد در حالی‌کـه بـه زحمت، با دست لرزانش دکمه پیراهنش را می‌بست، با صدایی نحیف ولی همراه با غرور خاصی جواب داد: هیچ‌وقت بـه این خوبی نبودم.

آن‌ها آن را با موفقیت پشت سر گذاشتند و ادعاهایشان را بیش از پیش نگران‌کننده کردند.

از آنجایی که زونا برای خاکسپاریش با لباسی یقه‌بلند پوشانده شده بود، شایعات فراوان شد و حقایقی که قبلاً فاش نشده بودند، آشکار شدند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *